ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
شاعر میگه : ترس ما از مرگ همان فاصله ی ماست تا کربلا...
پارسال که زیر دست و پا مونده بودم و مردد که باهاس چیکار کنم؟!... یه زائر ایرانی اومد دستمو گرفت منو کشید بیرون و گفت بلند شو الآن می کشنت...
به ثانیه ای نکشید بلند شدم..بعدش خیلی جزع فزع کردم که آهای عربِ ... یکم ادب زیارت داشته باشید و ....فلان و فلان .. و ای امام حسین جان آخه ارباب تو چقد مهربونی که هنوز هوای این جماعت و داری و هر کی به درت بیاد راهش میدی... ........
اگه دوستم آرومم نکرده بود معلوم نبود دیگه چه مهملاتی قراره ببافم...
به شب نکشیده مث چی پشیمون بودم از حرفام...که به تو چه امام حسین کی رو راه میده کی رو نه...
اما کار از کار گذشته بود..میگن اگه میخوای خودتو بشناسی، اربعین حسینی برو کربلا با پای پیاده.......اونوقت با چشمای خودت میبینی چقد نَفسِت بزرگ شده..
امسال که فهمیدم توی همه ی این سالها...خادم بودن ها ... نذری دادن ها....کربلا رفتن ها... همه و همه جز دلسوزی ارباب واسه ضعیف النفس بیچاره ای چون من ..هیچ چیز دیگه نبوده....ساکت ساکت شدم...نه گله از نطلبیده شدن داشتم نه هیچ چیز دیگه....فقط به دلسوزی اربابی مهربان امید دارم.
سلام
زیارت قبول...
ماجامانده های کربلا را هم یاد کنید...
http://talangor86.blogsky.com
سلام .. خیلی ممنون . خاطره زیارت از برای گذشته است.. گذشته ای شیرین که نمیدانم باز تکرار میشود یا نه!!!......
مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما....ای معدن سخا حسین(ع) ... شاه کربلا خسین(ع)...می کشی مرا حسین(ع)...
نه تو اون حسین منی....... نه من زینب تو ....... غم دل کجا ببرم ..... تو شهید بی کفنی ....
از تو به غیر ازتو نخواهیم حسین جان
حلوا دهن کس ده محبت نچشیده...
'گشته ام جهان و آخر کار.....
دلبریِ حسین دیده و گرفتار شدم.....
میم بده خخخخخ
خیلی خوب و روون بود
منم این حستو حس کردم
ایشالا هر ساله بشیم و هربار از نفسمون دور تر
این بهترین دوست من ماهتاب(ف مثل هنر) هم بطلبن
ان شا الله اون دوست عزیزم دوست مشترکه رفیق